پله اول: خواسته

(برای رسیدن به خواسته، فرمان صادر می گردد و حرکت در زمان، سازندگی در جسم و جهان بینی را به وجود می آورد)

سلام دوستان من مسافر این دنیا و همسفر شما هستم.

سپاسگذار قدرت مطلق هستم که به من فرصت عطا کرد تا به آگاهی بپردازم.

اولین و مهمترین قدم برای رسیدن به رهایی خواسته است، ما باید در مورد این اصل بسیار مهم بیشتر بدانیم و با این پله خواسته بیشتر آشنا شویم.

اولین و موثرترین حرکت درونی انسان برای رسیدن به رهایی، خواسته است. قانون خواسته ( اولین پله خواسته) بیان می‌کند که برای دریافت هدف خود ابتدا باید دقیقاً بدانید که چه می‌خواهید و هرکس باید خواسته درونی خودش را پیدا کند که آن هم با شناخت از خود حاصل می شود. مثلاً  کسی که اعتیاد دارد ابتدا باید خواسته‌اش درمان اعتیاد باشد تا حس‌های او باز شود و بعد بفهمد که خواسته‌اش چیست؟

انسان‌هایی که توانسته‌اند مسیرهای بزرگ را بشکافند برای این بوده که خواسته خود را درست شناخته‌اند، تمرکز ما در مسیر مسافر، رهایی از مصرف مواد مخدر تا رسیدن به نتیجه است که باید تحت سه فرایند: فرمان، حرکت و زمان انجام شود، ابتدا باید اولویت را فقط درمان بداند و در راستای آن تلاش کند، خیلی ها بعد از باز شدن راه مسیر مسافر درمانشان را جدی نمی گیرند و نسبت به آن بی تفاوت هستند، در اینجا باید مثل کسی باشیم که بعد از چند روز تشنگی به آب رسیده است، گاهی در این مسیر ممکن است دو راهی برایمان پیش بیاید که ما باید سعی کنیم با کمک استاد راهنما به طرف نور حرکت کنیم.

اولین و مهمترین پله، قانون خواسته است، فرض بگیرید که ما یک کشتی داریم و می خواهیم شروع به حرکت کنیم و اگر بگویند که کجا می خواهی بروی و ندانیم، در بدترین شرایط هستیم و تعریفی از باد موافق و یا باد مخالف نداریم، نمی دانیم که چه نیروهایی موافق و چه نیروهایی مخالف ما هستند، چون هدف و خواسته ای نداریم هرجایی که موج ما را به آن سمت ببرد حرکت می کنیم، اولین و بزرگترین خواسته ما در مسیر مسافر خروج از مصرف مواد مخدر و رسیدن به رهایی است.

برای این امر، مهمترین مساله این است که تکلیف خود را با خواسته مان روشن کنیم، من میخواهم حالم بسیار خوب باشد و صبح زود از خواب بیدار شوم و هیچ نیازی به مصرف مواد مخدر نداشته باشم، این خواسته ی من است، حالا هرچقدر این خواسته ی من شفاف تر و واضح تر باشد، این تصویر، من را در رسیدن به این مسیر یاری می‌کند، اکنون که من می‌دانم هدفم رهایی از مصرف مواد است باید بدانم راهکار درست و منطقی که می تواند شرایط درست را برای درمان من فراهم آورد چیست.

در مسیر خواسته یکسری افکار، باور های منفی و دو راهی برای من پیش می آید مثل اینکه من سنم بالاست یا اینکه از من گذشته که مواد را کنار بگذارم و یا افرادی اعلام می کنند که ناراحتی معده دارم، ناراحتی روده دارم، پایم درد می کند یا یک بیماری دارم که من اگر قرار باشد توی این مسیر به درمان بپردازم و خودم را درمان کنم این بیماری چه می شود !!! شرایطم چه می شود !!!

باور ما بر این است که شما با مصرف همان آنتی ایکس عمق بیماری خود را چند صد برابر می کنید، چگونه زمانی که در حال مصرف هستید به این فکر نمی کنید که من اگر الان دارم مواد میزنم به بیماری ام چندین برابر اضافه تر می شود، حالا که قرار است از اعتیاد خارج شوید به این فکر می کنید که اگر حالا من از اعتیاد بخواهم خارج بشوم حالم چقدر بدتر می شود.

یکی از موارد دیگر هزینه دارو است که فرد مثلاً با خودش می گوید که اگر قرار بر این باشد برای درمان هزینه ای پرداخت کنم این هزینه اش زیاد می شود، در صورتی که متوجه این نیست که برای مصرف مواد خود، چندین برابر این هزینه را از جسم خود، زندگی، پول، خانواده و … این مواد گرفته و متوجه این امر نیست، پس خواسته باید شفاف و مشخص باشد. اگر من در مسیر هدف حرکت کنم، از خدای رحمان طلب کنم که من را در این مسیر هدایتم کند، قطعاً قدرت مطلق من را در حرکت به سمت خواسته و راه درست موفق خداهد داشت.

حالا اگر بخواهیم بررسی کنیم درخواست سه رکن دارد، زمان عنصر مهمی در موضوع خواسته است، یعنی اگر امروز خواسته من رهایی از اعتیاد است برای این امر باید زمان بگذارم، من برای اینکه مصرف کننده بشوم سال های متوالی زمان سپری شده است، روز اول یک مرتبه که مصرف کننده نشدم، از روز اول با دوتا پک سیگار شروع کردم، اگر امروز در حال مصرف چهار گرم تریاک هستم روز اول که شروع کردم نمی توانستم 4 گرم تریاک مصرف کنم فقط دو پک سیگار بود، بعد هفته ای کم کم شروع شد و رسید به روزی چند بار و این وعده های مصرف بیشتر شد و من به شرایطی رسیدم که هر روز دو یا سه بار باید مصرف کنم تا بتوانم مثل آدم های عادی حرکت کنم، من باید بدانم برای خارج شدن از اعتیاد و رسیدن به خواسته رهایی :

1. باید با در نظر گرفتن زمان حرکت کنیم، من نمی توانم زمان را از برنامه درمان حذف کنم، حالا خیلی ها در این کمپ ها یا جاهای مختلف می خواهند ظرف ده روز یا یک هفته فرد مصرف کننده از این مسیر خارج شود، تقریباً شما نتایج را در جامعه می توانید به راحتی مشاهده کنید که بارها فرد به کمپ می رود ولی نتیجه ای نمی گیرد چون عنصر زمان را رعایت نمی کنند.
2. رکن دیگر درخواست، حرکت است. خیلی ها در این جریان می گفتند که من میخواهم از اعتیاد خارج بشوم ولی هیچ حرکتی هم نمی کنند، مثل اینکه بگوییم: من می خواهم پزشک بشوم! من می خواهم مهندس بشوم! من میخواهم پولدار بشوم! ولی هیچ حرکتی هم برای رسیدن به خواسته خود انجام نمی دهند. زمانیکه شما یک خواسته ای دارید که در رابطه با اون هیچ حرکتی نمی کنید یعنی شما خودتان را مسخره کردید، شما با درخواست کردن فقط راه رسیدن به آن را بدست می آورید. یعنی اجازه داده می شود که شما در این مسیر حرکت کنید، کسی برای شما حرکت نمی کند این مسئولیت و وظیفه بر عهده شماست، در مسیر درمان وقتیکه به شما می گویند که باید سر ساعت بخوابی و صبح زود بیدار شوی این مسئولیتش با توست، اگر اینگونه باشد تو در راستای مسیر درمان یک قدمی برداشته ای وگرنه که اصلاً حرکتی اتفاق نیفتاده است.

خواسته بدون حرکت هیچ نتیجه ای ندارد.

از آن دسته افرادی نباشید که فقط دست به دعا برداشته اند و انتظار دارند که خدا به جای آنها حرکت کند، قدرت مطلق مسیر را برای شما نمایان می کند و حرکت کردن وظیفه خودمان است.

این تو هستی که باید حرکت کنی، پس حرکت کن!

حرکت در مسیر زمان می تواند من را به یک شرایط مناسب برساند.

فرمان، زمانی که من درخواست می کنم به شرط شرایط وجودی در من، فرمان از طریق آسمان برای من صادر می شود و مانند فردی که درخواستی را پست کرده و یقین دارد که این درخواست به تایید می رسد، من باید برای آن چیزی که در درون من هست احترام قائل بشوم و این را باور داشته باشم که قدرت مطلق من را به این مسیر و به این شرایط هدایت می کند و فرمان درمان برای من صادر می شود، اینکه شما در مسیر مسافر قرار گرفته اید یعنی فرمان شما صادر شده، یک زمانی یک جایی خودت در خلوت با خدای خودت تنها بودید و طلب کردید که خدایا من را از مسیر تاریکی ها نجات بده! آنجا فرمان برای شما صادر شده که با مجموعه مسیر مسافر آشنا شده اید.

شما باید در مسیر زمان حرکت کنید و این حرکت باید مداوم باشد تا تغییرات به وجود آید، پس مثلث درخواست ما شامل سه ضلع، تحت عنوان فرمان، زمان و حرکت است.

نکته ای که در افراد جامعه دیده می شود این است که درخواست را اعلام می کنند و فرمانی صادر می شود، نشانه آن در مسیرهای کوچک مثل یک فکر، ایده، فایل صوتی و … داده می شود که فرمان صادر شده است، اگر حرکتی صورت نگیرد در همین مرحله می مانند. زمانیکه درخواست ارسال می شود نیروهای بازدارنده شروع به نجواهای ذهنی می کنند، (در رابطه با نجواهای ذهنی در جلسات بعدی صحبت خواهیم کرد) و به تو می گوید که دیگر از تو گذشته! آنقدر میزان مصرفم بالاست یا همزمان در حال مصرف چند نوع مواد صنعتی و سنتی هستم که نمی توانم از این مساله خارج شوم، یعنی خواسته خارج شدن از این مسیر است ولی بدون اینکه حرکتی انجام بدهد بلافاصله نیروهای منفی دست بکار می شوند و فرد برای خودش دلیل و بهانه می سازد که بله من مصرف کننده ام و اینجا دوباره اعلام می کند که امکانش نیست و این اراده خواسته بیخودی بوده و در اینجا زیر فشار افکار منفی آن خواسته از بین می رود.

• بعد از اینکه خواسته شکل گرفت و فرمان صادر شد، باید در مسیر زمان حرکت کنیم.

نمونه یکی از نجواهای ذهنی:

نیروهای منفی به او می گویند ده، پانزده روز به عید باقی مانده با وجود 15 سال تخریب و مصرف همزمان چند نوع ماده با میزان 5 یا 6 گرم دارد، در ظرف همین ده روز میخواهم تا عید پاک بشوم و همه شرایطم فرق کند، این تصوراتی که من عنصر زمان را در این مسیر رعایت نمی کنم اگر  واقع بینانه به مساله نگاه کنیم با تفکر درست درخواهیم یافت که پله اول خواسته به تنهایی قادر به حل صورت مساله اعتیاد نیست، که این هم سخت است و هم سهل!

سخت است برای اینکه زمانی را باید طی کند و هنگامی سهل می شود که در مسیر درست قرار می گیرد و به نرمی و آرامی مصرف مواد کم می شود تا قطع کامل دارو.

پله اول خواسته: خواسته ما در درمان اعتیاد زمان بر است، باید سه فرایند حرکت، فرمان و زمان را در نظر گرفت و بایستی به آرامی سازندگی را در قسمت جسم و جهانبینی به وجود آوریم و آهسته و پیوسته گام برداشت.

برگرفته از کتاب چهل پله چهل راه